یک روز ...

ساخت وبلاگ

دل تنگم ، خسته ام ...

امروز رفتم مدرسه دخترم . برای مسابقات و مربی سوال کردم . خیلی راحت گفت ما هزینه ای برای مربی و باشگاه نمیدیم و اگه تیم مدرسه مدال گرفت فقط به جایزه بهشون میدیم . یعنی اصلا براش مهم نیست بچه ها دارند چیکار می کنند . وقتی با مدیر سال قبل مقایسه می کنم خیلی متاسف میشم . تازه دارم می فهمم سه سال گذشته دخترم توی چه مدرسه خوبی بوده و چه مدیر با کفایت و خوبی داشتند . دلم تنگ شده برای سیمین . انتظارم از مدیر مدرسه رو خیلی بالا برده . نمی تونم این مدیرهای الکی رو تحمل کنم . ترجیح میدم دیگه زیاد مدرسه نرم و حرفی نزنم ‌. با همه جور آدمی نمی تونم سر و کله بزنم . از این کادر مدرسه خوشم نمیاد . نظراتشان بهم نزدیک نیست . روحیه هاشون رو نمی پسندم . کاش سیمین یه مدرسه میزد خودش . دخترم رو میبردم مدرسه اش ...

ننوشتن !...
ما را در سایت ننوشتن ! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6raha96a بازدید : 108 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 11:57