شیرین ترین خواب دنیا ...

ساخت وبلاگ

امشب دلتنگ بودم ... تا دیروقت نشستم و زل زدم به صفحه ی مونیتور ... دلم می خواست چیزی براش بنویسم ... دلم می خواست باهاش گپ بزنم ... ولی هرچی فکر کردم دیدم فایده نداره ! چیزی بگم جوابمو نمیده و ممکنه بدتر دور بشه دوباره ... هیچی نگفتم و دلتنگی هام رو توی دل و قلبم نگه داشتم ... ساعت حدود 2 نصف شب ... فردا سه شنبه است ... کلی کار دارم ... بهتره برم ب  خواب  م و دلتنگی هام هم به خواب برند ... شاید خوابشو ببینم ... 

خاطرات دور هم دست از سرم برنمی دارند ... کاش الان اینجا بود و تا صبح حرف می زدیم ... شاید دم دمای صبح بی هوش می شدیم ...   شیرین     ترین   خواب   دنیا   ...

ننوشتن !...
ما را در سایت ننوشتن ! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6raha96a بازدید : 91 تاريخ : پنجشنبه 13 دی 1397 ساعت: 10:39